تاریخ انتشار :چهارشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۲ ساعت ۰۲:۰۱
کد مطلب : 11581
اولین و مهم‌ترین پیوندی که ما در زندگی برقرار می‌کنیم، پیوند با والدین خود است.
یادداشت رسیده | دلبستگی چیست؟
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فوری همه‌ی ما در دوران زندگی خود، پیوندهای زیادی با دیگران در اجتماع برقرار می‌کنیم که برخی طولانی و ماندگار هستند و بعضی کوتاه و موقت. آن چیزی که افراد را به عنوان اعضای یک گروه، خانواده یا جامعه کنار هم نگه می‌دارد، همین پیوندها است. بدون برقراری پیوند اجتماعی امکان بقا، یادگیری و خلاقیت وجود ندارد. اولین و مهم‌ترین پیوندی که ما در زندگی برقرار می‌کنیم، پیوند با والدین خود است. این پیوند در اصطلاح روان‌شناسی، دلبستگی نام دارد. دلبستگی یعنی پیوند عاطفی خاص و پایدار نوزاد با حداقل یک بزرگسال که برای او حفظ و مراقبت، آسایش و خشنودی را تامین می‌کند.
ویژگی‌های دلبستگی:
* رابطه‌ای پایدار با یک فرد ویژه
* دربردارنده‌ی آرامش، آسایش و رضایتمندی
* دوری یا احتمال دوری از آن فرد خاص، موجب برانگیختن حس اضطراب شدید در کودک می‌شود.
* درون این رابطه، ایمنی و امنیت وجود دارد.
نوزاد پس از تولد به دنیای جدیدی وارد می‌شود که هیچ تصوری از آن ندارد. او حتی از خود هیچ‌گونه تصویر ذهنی ندارد. ذهن کودک مانند لوح سفیدی است که تجربه‌های کودک در محیط، نگاره‌هایی بر آن ثبت می‌کند. این نگاره‌ها تا آخر عمر همراه کودک هستند و نقش تعیین‌کننده‌ای در شخصیت او دارند. نوزاد از روی کیفیت تعامل با والدین، شروع به نظریه‌پردازی درباره‌ی خود، دنیا و دیگر افراد می‌کند. چنانچه والدین همواره از نظر فیزیکی و عاطفی در دسترس باشند، با حوصله و خوش‌رویی، تمام نیازهای کودک را برطرف کرده، از بودن با او احساس شادی و لذت کنند، چنین نظریه‌هایی در لوح ذهن کودک ثبت می‌شود:
"من فردی ارزشمند و شایسته‌ی مراقبت هستم"، "آنقدر دوست داشتنی هستم که همه از بودن با من لذت می‌برند"، "من عامل تولید شادی و رضایت هستم"، "دنیا جای امنی است" و "دنیا پر از آدم‌های قابل اعتماد است. "
در این حالت، دلبستگی ایمن بین نوزاد و والدین شکل می‌گیرد، الگویی ذهنی که نوزاد در مورد خود، دیگران و دنیا در این سبک دلبستگی به آن دست یافته است و تا پیان عمر کم و بیش بدون تغییر باقی می‌ماند و الگوی روابط بعدی او در بزرگسالی را قابل پیش‌بینی می‌کند. کودکی که دارای دلبستگی ایمن با والدین خود است از امنیت روانی بالایی برخوردار است و در سایه‌ی این امنیت، به دیگران خوش‌بین خواهد بود؛ در نتیجه به راحتی با همسالان خود رابطه‌ی دوستی برقرار می‌کند. در موقعیت‌های جدید همانند دوری از والدین، رفتن به مهدکودک و مدرسه و در مواجهه با افراد ناآشنا کمتر درگیر تنش و نگرانی می‌شود. در بزرگسالی نیز روابط پایدار و همدلانه با دیگر افراد برقرار می‌کند که به ویژه هنگام ازدواج و روابط عاطفی بسیار حیاتی است. در ادامه با ما همراه باشید تا درمورد انواع دلبستگی و تاثیر آن در فرزندپروری صحبت کنیم.
متاسفانه پیوند عاطفی نوزاد و والدین همیشه به درستی ایجاد نمی‌شود. لازمه‌ی برقراری پیوند دلبستگی ایمن این است که والدین به ویژه مادر همیشه برای برآوردن نیازهای کودک با خوش‌رویی و در اسرع وقت حاضر باشند. این نوع حضور باید الگوی همیشگی آنان در تعامل با کودک باشد. کودک در طول روز به طور مداوم مادر را برای تغذیه، نظافت، خواب، تماس فیزیکی، تسکین درد، گرفتن توجه و ... فرا می‌خواند. اگر در تمام این موقعیت‌های پر تعداد، مادر به سرعت برای رسیدگی به کودک حاضر شود و با لبخند، نوازش، بوسه، گفتگوی با محبت، تماس چشمی و فیزیکی نیاز کودک را برآورده سازد، کودک رابطه‌ی دلبستگی ایمن را تجربه می‌کند؛ اما اگر هیچ‌گاه یا حتی گاهی اوقات با کیفیت یاد شده به سراغ کودک نرود، کودک را در معرض رابطه‌ی دلبستگی ناایمن قرار داده است.
قابل پیش‌بینی بودن وقایع بیرونی، یکی از پایه‌های امنیت است. این امر برای نوزادی که به تازگی به دنیایی ناشناخته، عجیب و متنوع پا گذاشته است، حیاتی است. هر اندازه بتوانیم محیط را برای کودک باثبات و پیش‌بینی‌پذیر بسازیم، حس امنیت بیشتری در او ایجاد کرده‌ایم. مادرانی که به دلیل خستگی، نااگاهی یا باورهای غلط همچون لوس شدن و بغلی شدن فرزندشان، کودک نیازمند توجه را دقایقی به حال خود رها می‌کنند، سنگ بنای دلبستگی ناایمن را می‌گذارند.
خلاصه‌ی کلام اینکه نوع رابطه‌ی مادر و کودک در دو سال نخست زندگی تعیین می‌کند که کودک ما چگونه در آینده:
* خود را ارزیابی می‌کند.
* جایگاه خود در دنیا و تصور مردم درباره‌ی خود را ببیند.
* با مشکلات و چالش‌ها مواجه شود.
* روابط دوستانه و عاطفی برقرار کرده و آن را حفظ کند.
* احساسات شدید را مدیریت کند.
گرچه عوامل دیگری مانند ژنتیک، جایگاه اجتماعی و... در شکل‌گیری شخصیت کودک نقش دارند اما کیفیت رابطه مادر-کودک در دو سال نخست زندگی بیشترین تاثیر را دارد.
دلبستگی دارای چند نوع است که شامل دلبستگی ایمن، دلبستگی ناایمن اجتنابی، دلبستگی ناایمن دوگانه و دلبستگی ناایمن آشفته می‌باشد که در بخش بعدی به تعریف این موارد می‌پردازیم.
انواع دلبستگی
۱. دلبستگی ایمن
کودکانی که سبک دلبستگی ایمن دارند، در هنگام جدا شدن از مادر احساس ناراحتی می‌کنند اما با دیدن دوباره‌ی او خوشحال می‌شوند. این کودکان کاملا به مادر خود اعتماد می‌کنند و از او امنیت و آرامش می‌گیرند. مادر برای آنان بر هر فرد دیگری برتری دارد. اثرات دلبستگی ایمن عبارتند از:
* اعتماد: کودک یاد گرفته است که نیازهایش برآورده می‌شود. بنابراین انتظار دارد در مواقع لزوم دسترسی به کمک داشته باشد و به راحتی در جستجوی کمک برمی‌آید.
* تصویر مثبت از خود و عزت نفس بالا: حساسیت مادر در پاسخ‌گویی به کودک و پذیرش رفتارهای دلبستگی او (رفتارهایی که برای حفظ نزدیکی با مادر نشان می‌دهد) در کودک بازتولید می‌شود. نگرش و رفتار مثبت والدین با کودک، به نگرش و رفتار کودک نسبت به خودش تبدیل می‌شود.
* توانایی حل مسئله: کنجکاوی‌های اولیه‌ی کودک در محیط که در پناه امنیت از طرف مادر (تکیه‌گاه ایمن) مجال بروز می‌یابد، باعث رشد احساس توانمندی و تسلط در کودک می‌شود.
* باورهای مثبت و چشم‌انداز روشن نسبت به زندگی: کودکان دلبسته‌ی ایمن، جهان را مکانی امن می‌بینند و باور دارند مردم اغلب خوب و مهربان هستند.
* روابط قوی: مراقبت مداوم و پر مهر مادر از کودک، توانایی شروع و حفظ دوستی‌های پایدار و روابط عاطفی سالم و محکم را به کودک می‌دهد.
* راهکارهای خوب برای غلبه بر استرس: امیدواری، داشتن چشم‌انداز روشن نسبت به زندگی و عزت نفس بالا به علاوه‌ی توانایی جستجوی کودک، کودکان دلبسته‌ی ایمن را قادر می‌سازد تا در مواجهه با چالش‌های احساسی، استرس و آسیب‌ها بهتر عمل کنند.
* کنترل احساسات و رفتار انعطاف‌پذیر: کودکان با سبک دلبستگی ایمن در موقعیت‌های جدید قدرت انطباق بیشتری دارند و از شخصیت استوارتری بهره‌مند هستند.
۲. دلبستگی ناایمن اجتنابی
کودکانی که سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی دارند، از مادر پرهیز می‌کنند و تلاشی برای برقرای تماس فیزیکی و کسب آرامش از مادر نمی‌کنند. مادر برای آنها چندان بر بیگانه‌ها برتری ندارد. این کودکان با چالش‌های زیر روبرو هستند:
* دل‌کندگی احساسی: کودک دارای این سبک دلبستگی یاد گرفته است که رفتار دلبستگی یا ابراز احساسات مانند گریه کردن، خوب نیست و هیچ تاثیر مثبتی در شرایط او ندارد. بنابراین کودک آگاهی احساسی را کسب نمی‌کند و می‌خواهد احساسات منفی خود را پنهان کند.
* از دست دادن اعتماد: کودک تلاشی برای دریافت کمک از اطرافیان نمی‌کند، زیرا باور دارد هیچکس کمک مفیدی به او نخواهد کرد.
* مشکل در روابط: این کودکان به خاطر سردی احساسی اغلب در برقراری و حفظ رابطه‌ی دوستی و عاطفی مشکل دارند و در روابط نزدیک دچار ترس می‌شوند؛ ترس از طرد شدن، همان‌گونه که در نوزادی تجربه کرده‌اند. به دلیل همین ترس، از نزدیک شدن به دیگران پرهیز می‌کنند. بزرگسالان با این سبک دلبستگی خود را در کار غرق می‌کنند تا به این شکل از درگیر شدن در روابط عاطفی نزدیک مصون بمانند.
۳. دلبستگی ناایمن دوگانه
کودکان دارای این سبک دلبستگی، رفتار و احساسی متناقض نسبت به مادرشان از خود نشان می‌دهند. از یک سو نیاز به ماندن کنار مادر را از خود نشان می‌دهند، برای مثال هنگام جدایی از مادر بشدت ناآرام می‌شوند، از سویی دیگر کنار مادر نیز آرام و راضی نیستند و از بازگشت مادر خشنود نمی‌شوند. چنین کودکانی یا مشکلات زیر مواجه می‌شوند:
* دشواری در کنترل رفتارها و احساسات: این کودکان در مقایسه با کودکان دلبسته‌ی ایمن فعالیت‌های خود را با شور و شوق کمتری انجام می‌دهند و نارضایتی و خشم بیشتری را تجربه و احساس می‌کنند.
* تصویر مغشوش از خود: به خاطر واکنش‌های ناهمانگ مادر نسبت به کودک (گاهی با حساسیت بالا و گاهی پایین) کودک تصویر روشنی از خود ندارد و اغلب خود را چندان باارزش تلقی نمی‌کند.
* مشکل در روابط: از آنجا که کودک محبت را گاهی دریافت کرده و گاهی دریافت نکرده است، نگرانی بخشی از شخصیت او می‌شود و همواره دغدغه‌ی از دست دادن دارد. این دغدغه، در روابط عاطفی دوران بزرگسالی به شکل حسادت و وسواس نمایان می‌شود.
۴. دلبستگی ناایمن آشفته
کودکان با این سبک دلبستگی، رفتاری سردرگم و غیرهدفمند در پیش می‌گیرند. این گروه، بیش از سایر کودکان رفتارهای خشونت‌آمیز از خود نشان می‌دهند.
رابطه‌ی فرزندپروری و دلبستگی
آیا بین سبک فرزندپروری والدین و نوع دلبستگی کودک رابطه‌ای وجود دارد؟ پاسخ این سوال مثبت است. اساسا رفتار والدین تعیین‌کننده‌ی نوع دلبستگی کودک است. کودکان دلبسته‌ی ایمن، والدینی دارند که نسبت به نشانه‌های کودک خود حساس هستند و همواره برای پاسخ‌گویی به نیازهای کودک مانند توجه، امنیت، حضور، درک، پذیرش، غذا و ... آماده هستند. این والدین در نخستین سال زندگی کودک، ارتباطات و تعامل‌های خود با کودک را بر اساس نیاز و درخواست او تنظیم می‌کنند.
در مقابل، والدین کودکان دلبسته‌ی اجتنابی، اغلب دور از دسترس یا طردکننده هستند. این والدین در بیشتر مواقع توجهی به درخواست‌های کودک خود نمی‌کنند و تماس فیزیکی کمی با او دارند و تعامل‌های آنان با کودک همواره با احساس خشم و نارضایتی است. کودکان دلبسته‌ی دوگانه والدینی دارند که توجه پیوسته به فرزند خود ندارند؛ یعنی گاهی به درخواست‌های کودک توجه می‌کنند و گاهی توجه نمی‌کنند. در مجموع در برخورد با کودک خود چندان گرم و عاطفی نیستند. والدین کودکان دلبسته‌ی آشفته اغلب کودک خود را نادیده می‌گیرند یا حتی مورد بدرفتاری قرار می‌دهند.
زهرا پورشعبان، کارشناس بخش مشاوره‌های قرآن بنیان سی امین نمایشگاه قرآن کریم
انتهای خبر/ https://qomefori.ir/vdcfytdy.w6dycagiiw.html
نام شما
آدرس ايميل شما